مقاوم سازی سازه های بتنی
کلینیک بتن ایران
کـلینیــــک بتـــــــن ایران ، هلدینـــــگ تولـــــــــیدی ، مــــــهندسی ، بـــــــازرگانی و آموزشـــــی بتــن کشور
ساعات کاری

شنبه - پنجشنبه ۸:۰۰ - ۱۸:۰۰

Search

قالب لغزنده Slip-form

تماس برای مشاوره؟

متخصصین و کارشناسان کلینیک بتن ایران آماده پاسخگویی به سوالات شما می باشند.

فهرست

قالب لغزنده Slip-Form

– تعريف قالب لغزان يا قالب لغزنده (Slip Form or Slip-Forming) يك نوع روش قالب بندي و پيشبرد قالب است كه مسلماً قالب با حركات مقطعي تدريجي در فواصل زماني مشخص شده به جلو يا بالا حركت مي كند و بتن ريزي و ميلگردگذاري به صورت تقريباً پيوسته ادامه مي يابد. در قالب لغزنده سطح قالب همواره در تماس با بتن بوده و از آن فاصله نمي گيرد ولي بر روي آن ليز مي خورد. براي جلوگيري از خلط مفهوم قالب لغز

– تعريف

قیمت روغن قالب بتن ، لغزان يا قالب لغزنده (Slip Form  or  Slip-Forming) يك نوع روش قالب بندي و پيشبرد قالب است كه مسلماً قالب با حركات مقطعي تدريجي در فواصل زماني مشخص شده به جلو يا بالا حركت مي كند و    بتن ريزي و ميلگردگذاري به صورت تقريباً پيوسته ادامه مي يابد.

در قالب لغزنده سطح قالب همواره در تماس با بتن بوده و از آن فاصله نمي گيرد ولي بر روي آن ليز  مي خورد.

براي جلوگيري از خلط مفهوم قالب لغزنده و قالب بالارونده (Climbing Form) بايد به اين نكته توجه نمود كه قالب بالارونده در هر نوبت در محل موردنظر مستقر و بسته مي شود و پس از تكميل ميلگردگذاري و      بتن ريزي و گيرش و سخت شدن بتن در زمان موردنظر باز مي گردد و در محل و موقعيت جديد (در ادامه كار        به صورت افقي يا قائم و يا شيبدار) مجدداً بسته مي شود.

2- فلسفه بكارگيري قالب لغزنده

بشر سال ها با شيوه معمولي قالب بتن را مستقر مي نمود و بتن ريزي را به انجام مي رساند و در ادامه اين مراحل را تكرار مي كرد و در نتيجه زمان زيادي را به ويژه براي سازه هاي مرتفع تلف مي نمود.

براي تسريع در ساخت سازه هاي مختلف مخصوصاً سازه هاي مرتفع، فن ساخت به كمك قالب لغزنده بوجود آمد كه روش اصلاح شده يا تغيير يافته نوعي قالب بالارونده با خود بالابر بود.

3- تاريخچه

ظاهراً روس ها فن ساخت قطعات به كمك قالب لغزنده قائم را ابداع نموده اند و سپس در اروپا و آمريكا اين روش توسعه يافته و تكميل شده است. هر چند برخي ابداع آن را مربوط به ايالات متحده مي دانند و معتقدند بعد از جنگ جهاني دوم به اروپا رفته است. از آنجا كه وسايل و تجهيزات قالب در اين شيوه ساخت مانند يك ماشين كار مي كند، مي تواند داراي انواع مختلف با جزئيات كاملاً يا جزئي متفاوت باشد و ابداع هريك از انواع آن مدعياني دارد.

در كشور ما ظاهراً قالب لغزنده قائم در ابتدا براي ساخت سيلوهاي غلات بكار گرفته شده است اما متأسفانه همچون ساير بخش ها، اين فن تاريخچه روشني در ايران ندارد.

روس ها سيلوهايي را قبل از انقلاب ساخته اند و سپس آلماني ها و انگليسي ها و ايتاليايي ها پروژه هايي را شروع كرده اند و به اتمام رسانيده اند يا در بحبوحه انقلاب اسلامي آن ها را نيمه كاره رها كرده اند. سيلوي رشت، سيلوي تاكستان، سيلوي كرمان و دودكش هاي نيروگاه اتمي بوشهر و غيره از جمله اين موارد هستند كه پس از انقلاب به تدريج تكميل شده اند و با اين كار شناخت بهتري از اجراي اين قالب و پروژه ها بدست آمده است.

سيلوي بهبهان و شهركرد نيز با اين روش توسط روس ها قبل انقلاب ساخته شده اند. اولين اجراي مستقل و ايراني در زمينه قالب لغزنده قائم ساده از بدو كار طراحي و اجرا مربوط به سال 1368 در سيلوي جديد همدان بوده است. در حالي كه اجراي اين سيلوها به صورت تكميل پروژه نيمه كاره به سيلوهاي رشت و تاكستان و كرمان بر   مي گردد و مربوط به سال هاي ابتدايي دهه 60 هجري شمسي است.

پس از سيلوي همدان، سيلوهاي گنبد و زاهدان و اهواز و سپس ده ها سيلوي ديگر اجرا گرديد. هم چنين دودكش هاي با مقطع ثابت و يا متغير غير تدريجي در نيروگاه نكا و كارخانه شيشه ساوه (شهر صنعتي كاوه) با    قالب هاي ساده انجام شد.

اولين دودكش بزرگ با قطر متغير و شيب ثابت و ضخامت متغير در ابتداي دهه 70 هجري شمسي در نيروگاه 1000 مگاواتي شهيد مفتح همدان با يك قالب سوئدي ـ مجاري به دست مهندسين ايراني اما با نظارت و هدايت يك مهندس سوئدي در امر پيشبرد قالب، به انجام رسيد كه تجربه ارزشمندي محسوب مي شد.

اولين قالب ساخته شده ايراني با قطر و ضخامت متغير با شيب ثابت در پروژه هسته اي اصفهان با هدايت مهندسين ايراني بكار گرفته شد كه مربوط به سال هاي ابتداي نيمه دوم دهه 70 هجري شمسي است كه با موفقيت همراه بود.

اولين تجربه و شروع ايجاد برج هاي خنك كننده بتني نيروگاه هاي حرارتي يا سيكل تركيبي مربوط به نيروگاه اصفهان (شهيد منتظري) در سال هاي نيمه اول دهه 70 مي باشد. اما اولين تكميل و تحويل رسمي اين نوع برج ها مربوط به نيروگاه منتظر قائم شهريار كرج است كه در سال 1378 رخ داد در حالي كه قبل از آن برج خنك كن نيروگاه اراك شروع شده بود. همه اين برج ها با قالب خارجي و با هدايت و راهبرد يك خارجي انجام شد. اولين برج خنك كن كه با قالب نامناسب ايراني و با هدايت يك جوان ايراني به اتمام رسيد مربوط به نيروگاه خوي در سال 1379 مي باشد. از آن پس هدايت برج هاي خنك كننده بر عهده ايراني ها گذاشته شد در حالي كه بعضاً داراي قالب ساخت خارج مي باشد.

علاوه بر دودكش ،كندوي سيلوها، برج خنك كن، پايه هاي پل هاي دره اي، پايه هاي مربوط به دريچه شير تخليه درون درياچه سدهاي خاكي، ساخت شفت هاي سدها و نيروگاه, برج آب گير سدها، ساخت بناهايي مستطيل شكل مانند ساختمان برج كار سيلوها و هسته ساختمان هاي بلند نيز با اين روش در ايران ساخته شده است. معروف ترين سازه اي كه با اين روش ساخته شده است برج مخابراتي تهران مي باشد كه بتن ريزي آن با قالب لغزنده در سال 1383 پايان يافت و در سال 1386 به بهره برداري خواهد رسيد.

تجربه جديدي در سال 1384 و 1385 در اجراي مخازن نفتي بتني با قطر بسيار بزرگ و ارتفاع متوسط   به كمك قالب لغزنده در خوزستان شكل گرفت كه داراي قطر و ضخامت متغير اما با شيب ثابت بود كه شبيه يك دودكش قطور به نظر مي رسد.

قالب لغزنده افقي در ساخت كانال هاي بزرگ قبل از انقلاب در خوزستان و فارس بكار رفته است.   هم چنين براي ساخت جداول بتني خيابان و جاده، قالب لغزان افقي مورد استفاده قرار گرفته است اما چندان رونقي نيافته و گسترش جدي در آن ديده نشده است.

از آن جا كه رويه بتني راه كمتر ساخته مي شود قالب لغزنده در اين مورد نيز بكار نرفته است. در مورد رويه بتني فرودگاه ها نيز اطلاعاتي در دست نيست.

در ايران در برخي كارخانه هاي قطعات پيش ساخته براي ساخت سقف هاي مجوف از قالب لغزنده افقي نيز استفاده مي گردد.

4- انواع قالب لغزنده

قالب لغزنده به دو صورت اجرا مي شود كه اين تقسيم بندي بر اساس جهت حركت آن مي باشد.

– قالب لغزنده قائم يا شيبدار

معمولاً در جهت كاملاً قائم يا شيبدار متمايل به قائم حركت مي كند و بالا مي رود كه معمول ترين و معروف ترين نوع قالب لغزنده است و امكانات بيشتري را مي طلبد و از جذابيت زيادتري برخوردار است.

بتني كه از زير قالب بيرون مي آيد تا حدي خود را گرفته و لذا به شكل اوليه پابرجا مي ماند و به تدريج سخت و مقاوم مي شود.

– قالب لغزنده افقي

قالب به صورت افقي بر روي سطح بتن مي لغزد و به جلو كشيده مي شود و بتن نمايان شده به نحوي است كه در امتداد قائم پايدار مي ماند.

انواع قالب هاي لغزان قائم يا شيبدار

– تك حركت

فقط داراي يك حركت به سمت بالا است، قطر يا ابعاد خارجي و داخلي سازه ثابت مي باشد. هم چنين شيب و ضخامت قطعه ثابت است. اين قالب ساده ترين قالب لغزنده قائم است كه نمونه آن سيلوهاي غلات مي باشد كه استوانه اي با ضخامت و قطر ثابت است.

– قالب لغزان با دو حركت

– قالب لغزان با سه حركت

در اين قالب ضمن حركت رو به بالا، قطر و ضخامت آن به صورت تدريجي تغير مي كند اما شيب خارجي آن ثابت مي باشد. نمونه اين قالب را در ساخت دودكش ها يا بسياري از برج هاي مخابراتي ـ تلويزيوني مي توان ديد.

– قالب لغزان با چهار حركت

اين قالب علاوه بر حركت به سمت بالا، قطر و شيب و ضخامت متغير به صورت تدريجي و كنترل شده دارد. پيچيده ترين نوع قالب لغزان است و نمونه آن برج هاي خنك كننده نيروگاه ها مي باشد.

5- كاربرد انواع قالب لغزنده

همان گونه كه در تاريخچه متذكر شديم ساخت كندوي سيلوها، دودكش ها، ساختمان برج كار سيلوها، برج هاي مخابراتي، پايه بلند پل هاي دره اي، پايه اتاقك شير تخليه سدها، برج هاي خنك كن و ساختمان هاي اداري و مسكوني و يا هسته مركزي آن ها با اين روش ميسر است. در ساخت بخشي از سكوهاي نفتي دريايي نيز اين نوع قالب بندي بكار گرفته شده است. پايه دكل هاي بتني استاديوم هاي بزرگ ورزشي نيز از جمله اين موارد است كه نوع قالب لغزان قائم يا شيبدار را در بر مي گيرد. ساخت کيسون (صندوقه) هاي مرتفع و مخازن آب نيز در زمره اين كاربردها است.

در مورد قالب لغزان افقي ساخت جداول، رويه راه و فرودگاه، ساخت تراورس هاي يكپارچه درجا و پوشش كانال ها و جان پناه پل و ساخت سقف هاي پيش ساخته را مي توان نام برد كه اهميت آن مانند قالب لغزان قائم يا شيبدار نيست.

6- مزايا و معايب بكارگيري قالب لغزنده قائم

الف) مزاياي اجرا توسط قالب لغزنده قائم

– سرعت پيشروي به سمت بالا با توجه به اجراي مداوم و شانه روزي

– عدم وجود درزهاي اجرايي اعم از درز افقي يا قائم و يكپارچگي و پيوستگي بهتر بتن

– اقتصادي تر و ارزان تر شدن كار در صورت مرتفع بودن سازه (معمولاً در ارتفاع هاي بيش از 20متر و حتي بيش از 30متر)

– امكان پرداخت سطح بتن خارج شده از زير قالب به علت نرمي و نيمه خميري بودن بتن در صورت نياز

– كاهش مصالح مصرفي در قالب بندي به ويژه حذف داربست

ب) معايب اجرا توسط قالب لغزان قائم

– براي سازه هايي با ارتفاع كمتر از 20متر و به ويژه كمتر از 15متر غير اقتصادي خواهد بود.

– آماده سازي قالب و بستن آن در ابتدا بسيار وقتگيرتر از قالب عادي است.

– در مواردي كه پنجره، در يا بازشو وجود دارد كار مشكل مي شود. اصولاً نبايد زوايد و قسمت هاي برجسته موضعي در سازه وجود داشته باشد وگرنه كار بسيار سخت يا غير ممكن مي گردد.

– در صورتي كه قطر، ضخامت مقطع و يا شيب تغير كند كار مشكل تر است و به قالب و تجهيزات خاص و گران قيمت نيازمند است.

– ساخت قالب و سرمايه گذاري اوليه براي آن بسيار زياد است.

– مديريت اجرايي و فني آن مشكل است. تداركات اوليه و حين اجرا بسيار حساس است. پرسنل متمركز و قابل توجهي بكار گرفته مي شود كه بايد در دو يا سه شيفت در طول شبانه روز كار كنند. نقدينگي زيادي براي شروع كار و در حين اجرا لازم است.

– تهيه محل اقامت و پذيرايي تمام وقت از پرسنل در حال كار و استراحت ضروري است. به طور كلي هزينه هاي تجهيز كارگاه زياد مي باشد.

– براي پرهيز از قطع شدن بتن سازي و بتن رساني و ريختن آن نياز به تأمين مرتب سيمان و مصالح ديگر وجود دارد. هم چنين بايد وسايل ساخت و انتقال و ريختن و بالابر ذخيره را پيش بيني نمود و نياز به برق اضطراري كافي وجود دارد.

– كنترل كيفي بتن و اجراي آن و ميلگرد گذاري از مشكلات بيشتري برخوردار است و توقف كار براي كنترل هاي ضروري امكان پذير نيست.

– مشكلاتي از نظر تغير در زمان گيرش بتن در بخش هاي مختلف قالب (سمت آفتاب و مقابل آن) و در شب و روز و هم چنين در روزهاي سرد و گرم در طول اجرا وجود دارد كه كار را سخت مي كند.

– كنترل حركت قالب مشكل است و نياز به افراد متخصص و با تجربه دارد.

– كار ميلگرد گذاري از مشكلات خاصي برخوردار است و نياز به برنامه ريزي دقيق دارد.

– احتمال بيشتر كاهش كيفي نماي بتن و افزايش نياز به پرداخت سطح

– مشكل بودن اجراي سقف ها به صورت همزمان. هرچند با تدابيري مي توان اين كار را انجام داد و سرعت اجرا را در مجموع بالا برد.

7- ساز و كار كلي حركت قالب لغزنده قائم

براي اين كه بتوانيم حركت قالب لغزان قائم را به درستي درك و احساس نماييم، معمولاً به بالا رفتن يك نفر از ستون يا درخت متوسل مي شويم. در ابتدا فرد پاهاي خود را به شدت به ستون فشرده و به عبارتي تكيه گاه براي تحمل بار وزن خويش را بوجود مي آورد و سپس دست ها را بالا برده و ستون را در بر مي گيرد.  به دنبال آن با تكيه كردن بر دست ها، پاهاي خود را بالا كشيده و در موقعيت بالاتر مجدداً آن را محكم به ستون مي فشارد و مراحل قبلي را پي در پي انجام مي دهد تا مسيري را در ارتفاع ستون طي كند.

براي بالا بردن قالب در امتداد قائم نيز بايد ميله هايي را در مقطع قرار داد و به كمك جك هاي مخصوص اين حركات را مشابه سازي كرد.

براي كاهش يا افزايش ضخامت مقطع از يك جك افقي متصل به قالب استفاده مي كنيم تا قالب داخلي را حركت دهد. براي كاهش يا افزايش قطر سازه معمولاً امروزه محيط قالب را با جك هاي مخصوص به صورت كشويي كم يا زياد مي نمايند. بديهي است موقعيت قالب و سازه از نظر شاقولي، مدور بودن و ساير موارد بايد مرتباً كنترل شود تا هندسه كار بهم نخورد.

8- اجزاي قالب لغزان قائم تك حركته ساده و تجهيزات وابسته به آن

اجزاي قالب لغزان قائم در ساده ترين حالت با يك حركت به انضمام تجهيزات وابسته آن به شرح زير     مي باشد.

– ميله جك يا ميل جك

– غلاف ميل جك

– يوك يا يوغ

– جك (معمولاً هيدروليكي)

– شابلون اندازه حركت جك و مانع حركت جك

– رويه و بدنه قالب

– پشت بند هاي افقي و احتمالاً قائم قالب

– پاگرد داخلي و خارجي (سكوي كار داخلي و خارجي يا سكوي كار مياني) و خرپاي آن

– سكوي كار تحتاني (سكوي كار آويزان) يا پاگرد تحتاني كه بخش داخلي و خارجي دارد

– احتمالاً سكوي كار يا پاگرد فوقاني (سكوي كار توزيع بتن)

– هادي يا كمركش نگهدارنده ميلگردها براي جلوگيري از دورشدن ميلگردها از قالب

– وسايل جلوگيري از كمانش ميل جك در بازشوها يا ايجاد ستون كاذب

– وسايل و تجهيزات عمل آوري

– لقمه فولادي يا فاصله نگهدار براي جلوگيري از نزديك شدن ميلگردها به قالب

– اتاق كنترل شامل وسايل اندازه گيري ارتفاع و پمپ احتمالاً هيدروليكي براي حركت دادن جك ها و مخزن فشار سنج ها

– لوله هاي رفت و برگشت سيال (روغن) و شيرهاي كنترل سيال (روغن هيدروليك)

– كابل هاي برق سيستم حركت و روشنايي و لامپ ها و بلندگو و برق لرزاننده و بالابرهاي بتن و  جرثقيل ها و پمپ آب

– لوله ها و افشانك هاي آب براي نگهداري از بتن و شست و شوهاي لازم

– ميل جك درآر (ميل كشش)

– ابزار كنترل شاقول بودن و تراز بودن پاگردها

– راه پله دسترسي و آسانسور نفرات

– تجهيزات ايمني و آتش نشاني و بهداشتي و چراغ هاي دستي

بديهي است اين مجموعه يك ماشين را تشكيل مي دهد كه بايد آن را هدايت نمود تا عملكرد مطلوبي داشته باشد و وظايف محوله را به درستي انجام دهد.

قطعات تشکيل دهنده قالب لغزنده

نمونه قالب لغزان به همراه سکوي کار و داربست پرداخت آويزان

9- تشريح اجزاي قالب لغزان قائم تك حركته و عملكرد آن ها

عملكرد و جايگاه هريك از اجزا و تجهيزات نامبرده در مجموعه قالب لغزان در اين بخش مورد بحث قرار مي گيرد.

– ميل جك Jack Rod

همه بار مرده و زنده مجموعه قالب از طريق يوك و جك به ميل جك ها وارد مي شود و در واقع ميل جك ها ستون اين سازه يا ماشين متحرك است. همواره از چندين ميل جك به تناسب سطح جانبي و وزن قالب ها استفاده مي شود و ممكن است در يك مجموعه مانند كندوهاي 9 تايي به بيش از 250 ميل جك نيز برسد. معمولاً ميل جك هاي عادي از ظرفيت باربري 3 تن و ميل جك هاي قوي از ظرفيت باربري 5 تا 6 تن برخوردارند. فاصله ميل جك ها از يكديگر معمولاً بين 90 تا 150 سانتي متر مي باشد. قطر ميل جك ها بسته به ظرفيت باربري آن ها 25 يا 38 يا 40 ميلي متر است. ميل جك ها معمولاً به صورت ميلگرد توپر با رويه صاف مي باشند. هرچند در ايران از لوله صنعتي ضخيم نيز استفاده مي كنند. در برخي كشورها از ميله يا قوطي چهارگوش (مربعي) نيز بهره مي گيرند كه جك خاصي نياز دارد. ميل جك ها معمولاً به طول 3 متر ساخته    مي شود و براي سوار كردن آن ها بر روي هم از مغزي خاص استفاده مي نمايند و يا در يك طرف سوراخ رزوه و در سر ديگر به صورت پيچ مي باشد. بهتر است دندانه پيچ مربعي يا ذوزنقه اي (به جاي مثلثي) باشد. از آنجا كه جك هاي متفاوت و با سيستم هاي مختلف بكار      مي رود، گاه كيفيت سطحي ميل جك ها تابع نوع جك مي باشد. مثلاً در جك هاي دندانه اي از ميل جك هايي با رويه صاف اما نرم تر استفاده مي كنند تا فك گيره اي دندانه اي آن بتواند بر سطح ميلگرد اثر گذارد و دندانه هاي فك مزبور ساييده نشود و عمر آن طولاني تر گردد. در جك هاي ساچمه اي از ميلگرد كاملاً گرد و با سطح سخت از فولاد خاص استفاده مي كنند تا ساچمه بر روي سطح نلغزد و به پايين ليز نخورد. ميل جك ها در پايين ترين نقطه بر يك صفحه فولادي تخت يا يك جايگاه فلزي (پاشنه) گود يا فرورفته قرار مي گيرد اما به آن متصل يا جوش داده نمي شود تا بتوان آن را از درون قطعه با اتخاذ تدابيري به راحتي بيرون كشيد و مجدداً  مصرف كرد زيرا اين         ميل جك ها معمولاً گران هستند و اصولاً از وزن و قيمت بالايي برخوردارند و از دست دادن آن ها عاقلانه نيست. در مواردي مانند احتياج به ميل جك ها و يا در برخي سازه ها مانند برج خنك كن لازمست ميل جك ها را در آورده و يك تكيه گاه جديد با تخريب موضعي پوسته سازه به كمك يك صفحه فولادي ايجاد نماييم و ميل جك ها را روي آن قرار دهيم.

– غلاف ميل جك

براي اين که امكان درآوردن ميل جك از داخل بتن قطعه فراهم شود و بتن دور ميل جك را نگيرد و به آن نچسبد، از يك لوله به عنوان غلاف ميل جك استفاده مي كنند. قطر داخلي غلاف اندكي بيش از قطر ميل جك است (در حدود 3 تا 6 ميلي متر). ضخامت بدنه اين لوله زياد است و يك لوله با جداره نازك نيز مي تواند بكار رود. مثلاً اگر ميل جك 25 ميلي متري (“1) باشد لوله سياهي با قطر داخلي 31 ميلي متر (“4/11) كافي است. طول اين لوله از زير تير افقي يوك تا تراز تحتاني قالب است كه معمولاً 5/1 تا 2متر خواهد بود به نحوي كه وقتي قالب در ابتداي كار سوار مي شود انتهاي غلاف در روي كف قرار مي گيرد و هم سطح كف بدنه قالب مي باشد. در واقع غلاف  ميل جك نيز يك قالب است كه سوراخي را در بتن در هنگام بالارفتن برجاي مي گذارد كه معادل قطر خارجي غلاف مي باشد. نقش ديگري كه به تبع نقش فوق مي توان به غلاف نسبت داد انتقال بهتر تنش ها به بتن خميري در بخش هاي تحتاني بتن تازه گرفته و جوان مي باشد. هم چنين قطر بزرگتري كه نسبت به ميل جك دارد توزيع تنش بهتري را موجب مي شود و هم چنين مانند ميل جك تحت تنش واقع   نمي باشد و در معرض كمانش نيست.          به هرحال ميل جك در داخل سوراخي كه در حدود 8 تا ميلي متر از آن بزرگتر است كمانش (Buckling) خواهد نمود اما بتن سخت شده و مقاوم تر در اين ناحيه نيروهاي محدود جانبي ناشي از كمانش ميل جك را تحمل مي نمايد مگر اين که سرعت پيشروي قالب به سمت بالا بسيار زياد باشد كه ممكن است به علت ضخامت كم قطعه يك تركيدگي در منطقه سوراخ در قسمت بيروني مشاهده شود و به ندرت ممكن است براي قالب نيز خطرناك باشد اما به هرحال اين خسارت از نظر سازه اي براي قطعه بتني مي تواند مهم باشد. اين كمانش در بازشوها مشكلات جدي  به بار مي آورد و ممكن است به ناپايداري و خرابي ميل جك منجر گردد و قالب تكيه گاه خود را از دست دهد. لذا اتخاذ تدابيري در اين مناطق ضروري است. معمولاً سعي مي كنند ميل جك و يوك در محل بازشوها واقع نشوند تا مشكل به طور اساسي حل شود. سوراخي كه توسط غلاف ايجاد مي شود امكان درآوردن ميل جك را فراهم        مي كند كه اين كار با وسيله اي خاص به نام ميل درآر (ميل كش) انجام مي گردد. به عنوان مثال در كندوهاي 9گانه سيلوي همدان كه داراي قطر داخلي 12متر بود در حدود 250ميل جك با دو ظرفيت 3 و 6 تن وجود داشت كه مجموعاً براي 54 متر ارتفاع آن عملاً 54*250متر يعني 5/13 كيلومتر ميل جك بكار رفته است و بازيافت آن كاملاً توجيه دارد زيرا خود سرمايه بزرگي محسوب مي شد به ويژه اين که از فولاد پر مقاومت ST52 و به صورت توپر بود. وزن اين ميل جك ها در اين پروژه متجاوز از 50 تن بوده است.

غلاف ميل جک

– جك (هيدروليكي) (Hydraulic) Jack

در ساز و كار حركت رو به بالاي قالب گفتيم كه مانند يك انسان كه از يك ستون يا درخت بالا مي رود اين وظيفه به عهده جك است كه از ميل جك بالا رود. جك ها دو سري فك دارند كه يك سري از آن ها در نقش پا و سري ديگر در نقش دست ها انجام وظيفه مي كنند. بنابراين بيهوده نيست كه برخي به آن ها جك ميموني       مي گويند. در واقع جك اطراف ميل جك را گرفته است و به عبارت ديگر ميل جك از درون جك رد شده است. هرچند جك هاي دستي، برقي و بادي نيز وجود دارند اما معمولاً از جک هاي روغني (هيدروليكي) استفاده          مي گردد. جك هاي دستي روغني و پيچي در گذشته وجود داشتند اما امروزه ممكن است صرفاً يك جك روغني دستي براي مواقع اضطراري و باز كردن يك جك جهت تعمير و يا كمك به آن مورد استفاده قرار گيرد هرچند جك هاي ذخيره همواره وجود دارد تا بتوان جايگزين جك نيازمند تعمير نمود.

بالارفتن شخص از درخت شبيه بالارفتن جک لغزنده از ميل جک است

عملکرد جک قالب لغزنده

فك هاي جك هاي هيدروليكي امروزه در دو نوع ساچمه اي و دندانه اي هستند. در جك هاي داراي فك ساچمه اي، درگيري فك با ميل جك ضعيف تر از نوع دندانه اي است اما استهلاك ساچمه ها كمتر از دندانه ها   مي باشد. ساچمه ها نياز به تعمير و تيز كردن ندارند اما فك هاي دندانه اي نياز به تيز كردن و سنگ كاري دارند. فك هاي ساچمه اي و ساچمه ها ارزان هستند اما فك هاي دندانه اي گران قيمت مي باشند. در عوض فك      ساچمه اي به كيفيت سطحي ميل جك حساس تر از نوع دندانه اي است. جك ها در هر نوبت حركت خود به سمت بالا (يك كورس) معمولاً 20 تا 30 ميلي متر و غالبا 25 ميلي متر (1 اينچ) حركت مي كنند. بنابراين يوك و قالب نيز با تمام متعلقات خود در هر نوبت همان قدر بالا مي رود تا نوبت بعدي فرار رسد. امروزه جك هاي ايراني نيز ساخته شده و بكار رفته است و گاه مزيت هاي خاص قابل تنظيم بودن كورس را نيز دارا مي باشند. جك هاي سوئدي داراي انواع متعددي مي باشند كه ساخت كارخانجات مختلف است و در ايران بكار رفته است. در ايران تعداد زيادي از سيلوها به كمك جك هاي روسي ساخته شده اند كه مزايا و معايبي دارند. سيلوهاي قديمي تر ايران مانند نكا، ازنا، انديمشك، سنندج، گرگان، اروميه، اراك، خوي، مراغه، بهبهان و … از اين جمله اند. ظرفيت باربري جك ها نيز مانند ميل جك ها است و معمولاً بين 3 تا 6 تن متغير است. اما ظرفيت هاي استثنايي متجاوز از 20 تن نيز وجود دارد كه غالبا كاربرد چنداني ندارد. طبيعي به نظر مي رسد كه جك هاي 6 تني مخصوص ميل جك هاي قطورتر (34 تا 38 ميلي متر) باشد و جك هاي 3 تا 5/3 تني اختصاص به ميل جك هايي به قطر 25 تا 27 ميلي متر داشته باشند. حداكثر فشار روغن در جك ها بسته به ظرفيت و سطح (يا قطر) پيستون بين 40 تا 100 بار فشار مي باشد.

جك هاي هيدروليكي از طريق لوله هاي حاوي روغن هيدروليك تغذيه مي شوند و اين کار به كمك يك پمپ فشار هيدروليك انجام مي شود. گاه جك ها عمل نكرده و بالا نمي روند و يا روغن ريزي پيدا  مي كنند. برخي اوقات با ضربه زدن به جك يا ميل جك (به ويژه بخش بالاي جك) مي توان آن را مجدداً فعال نمود. در مورد روغن ريزي بايد آن را تعويض نموده و در صورتي که امكان تعويض زود هنگام فراهم نباشد آن را با زدن        جك دستي ياري مي دهند. برخي جك ها به راحتي باز مي شوند و از ميل جك خارج مي گردد و دوباره ميل جك را داخل آن كرده و روي يوك مي بنديم. اما برخي جك ها را بايد تا رسيدن به آخر ميل جك نگه داشت و سپس تعويض نمود و اگر امكان اين كار نباشد لازم است ميل جك را بريد و جك را از روي يوك جدا نمود. معمولاً در كارگاه قالب لغزنده يك اتاق كوچك را به تعمير جك ها اختصاص مي دهند كه مجهز به ميز كار و گيره و ابزار آلات ديگري است.

قطعات جک ساچمه اي ساخت کارخانه هاي داخل کشور

– يوك يا يوغ (Yoke)

يوغ را بر گردن اسب، گاو و چهارپايان مي بندند تا گاوآهن شخم يا ارابه يا كالسكه اي را با خود به جلو بكشد. يوك كه انگليسي شده يوغ تركي است همين كار را انجام مي دهد. جك در اين جا همان گاو است كه بر ميل جك بالا مي رود و بر روي يوك بسته شده است و بدين ترتيب يوك را با خود بالا مي برد. همه اجزاي قالب   به جز ميل جك بر يوك متكي و سوار هستند و يا به آن آويزان مي باشند بنابراين با يوك به بالا حركت مي كنند. لازم است يوك از استحكام كافي و صلبيت برخوردار باشد. يوك داراي يك تير دوبل افقي و دو ستونك قائم تك يا دوبل (ساق يوك) است. به جز جك و برخي اقلام مانند داربست يا شابلون هادي نگهدارنده ميلگردها و پاگرد فوقاني توزيع بتن (در صورت وجود) كه بر تير فوقاني متكي هستند بقيه اجزا قالب مانند پاگرد مياني و پاگرد آويز تحتاني و بدنه و پشت بندهاي قالب همگي به ستونك قائم وصل مي باشند و بارها را به آن منتقل مي نمايند كه        به هرحال به جك و نهايتاً به ميل جك وارد مي شود. غلاف تنها عضوي است كه به زير تير افقي يوك متصل و آويزان است. ميل جك از بين دو تير دوبل افقي مي گذرد و بدين دليل آن را به صورت دوبل در مي آورند. اگر تير افقي يك قوطي باشد بايد در وسط داراي سوراخي با قطر بزرگتر از قطر ميل جك باشد تا ميل جك از ميان آن عبور نمايد. فاصله دو تير دوبل (از نوع IPE يا INP يا UNP) اندكي بيش از قطر ميل جك است و لوله غلاف ميل جك از زير به اين تير جوش مي شود و يا با اتخاذ تدابيري پيچ مي گردد تا قابل باز كردن باشد. لازم به ذكر است كه يوك از بازشدن قالب ها از يكديگر (دور شدن) جلوگيري مي نمايد. هرچه فاصله زير تير افقي يوك از قسمت فوقاني بدنه قالب بيشتر باشد امكان ميلگردگذاري ساده تر فراهم مي شود زيرا فقط در اين فاصله كه بين 70 تا 100 سانتي متر است مي توان ميلگردهاي افقي ديواره را به ميلگردهاي قائم متصل نمود. براي كارگذاري ميلگردهاي قائم مشكلي وجود ندارد. يوك مي تواند از جنس چوبي يا فلزي باشد اما امروزه به ويژه در ايران نوع فولادي آن كاربرد دارد. يوك مي تواند جوشي باشد يا به هم پيچ شود و قابل تنظيم باشد. فاصله دو ساق يوك بايد در حدي باشد كه بتوان قطعاتي با ضخامت هاي مختلف را اجرا نمود. فاصله دو يوك از هم 90 تا 150 سانتي متر و اغلب بين 1 تا 2/1 متر  مي باشد.

– شابلون و حلقه مانع حركت جك

براي شاقول ماندن سازه، قالب بايد در امتداد قائم بالا رود. براي اين که اين مهم حاصل گردد جك ها بايد يكسان حركت كنند. به علت نقايص موجود در جك ها يا يكسان نبودن فشار روغن در جك ها، درگيري و چسبندگي موضعي قالب و بتن، افزايش بار مرده يا زنده در يك طرف قالب به ويژه انبار كردن مصالح (ميلگردها) در يك منطقه، وجود بارهاي نامتقارن مانند وينچ ها و آسانسور بتن و ساير عوامل متفرقه مانند اختلاف دما در        قسمت هاي مختلف به ويژه در اثر تابش آفتاب، ممكن است جك ها يكسان پيشروي نكنند و قالب از شاقول بودن خارج گردد. براي اين که به نحوي اين نقايص جبران شود و آثار محسوس نداشته باشد، سعي مي كنند در فواصل معيني (مثلاً 30 سانتي متر) مانعي بر روي ميل جك ايجاد كنند تا جك ها در هنگام رسيدن به اين موانع از حركت باز ايستند تا جك هاي عقب مانده در نوبت هاي بعدي حركت خود به آن ها برسند و سپس موانع را مجدداً در فاصله معيني بالا برده و بر روي ميل جك محكم بسته تا مجدداً پس از مدتي به توازن حركت جك ها منجر شود. براي انجام اين كار از يك حلقه كه با پيچي بر روي ميل جك بسته مي شود استفاده مي گردد. قاعدتاً مي توان با يك  خط كش يا شابلون به طول معين اين حلقه را به اندازه معيني دقيقاً بالا برد اما اين کار داراي خطايي ناخواسته (اتفاقي) است و مي تواند به نحو نامشخصي باعث كج شدن قالب شود. لذا سعي مي كنند اين كار را با وسيله اي خاص كه نوعي شابلون است انجام دهند كه خطاي آن بسيار ناچيز باشد و يا بتوان آن را فاقد خطا قلمداد نمود. وسيله مزبور داراي دو حلقه متصل به دو ميله است كه ميل جك از داخل آن ها آزادانه رد مي شود اما دو حلقه پيچ دار وجود دارد كه ابتدا بر روي هم هستند و سپس يكي از آن ها را بالا كشيده و محكم مي كنند در حالي که پيچ ديگر شل است و به راحتي حركت مي كند تا به حلقه محكم شده فوقاني برسد و هنگامي كه همه حلقه هاي آزاد در اثر حركت جك به سمت بالا به بالا رانده شدند و به حلقه هاي محكم شده رسيدند حلقه آزاد را بالا مي كشند و پيچ آن را محكم كرده و سپس قاب شابلون را بالا برده تا به حلقه برسد پس از آن حلقه فوقاني را آزاد كرده، بالا مي برند و محكم مي كنند و در عوض پيچ حلقه پاييني را شل مي نمايند تا عمل فوق تكرار شود. بديهي است وقتي اين عمل نتيجه مناسبي مي دهد كه ارتفاع اين شابلون ها كاملاً يكسان ساخته شود.

– رويه و بدنه قالب لغزنده (Form and Sheathing)

رويه قالب ممكن است مانند بده قالب چوبي يا فلزي (فولادي) باشد. هم چنين ممكن است به صورت تركيبي از اين دو ساخته شود. معمولاً اگر بخواهيم از بدنه چوبي استفاده نماييم لازم است تخته چندلا (بين 9 تا 13 لايه) با حداقل ضخامت 10 ميلي متر بكار بريم. اين تخته ها داراي رويه اي از رنگ مخصوص يا فرميكا خواهند بود. اگر از رويه فلزي (فولادي) بر روي يك بدنه چوبي استفاده شود كافي است يك ورق فولادي نازك (5/0 تا 75/0 ميلي متر) سياه يا گالوانيزه بكار بريم. اما اگر بدنه فولادي باشد احتياج به رويه ديگري ندارد و ضخامت بدنه فولادي 2 تا 3 ميلي متر بكار گرفته مي شود. اگر ضخامت كم باشد به سخت كننده ها يا پشت بندهاي قوي تري احتياج داريم. به هرحال ضخامت كمتر از 2 ميلي متر ممكن است اعوجاج هاي موضعي پيدا كند كه در اين نوع قالب مشكل بوجود مي آورد و اصطكاك را زياد نموده و نما را نامطلوب تر مي نمايد. بدنه چوبي از جنس تخته 5/2 سانتي متري در ايران كاربرد ندارد. هرچه رويه صاف تر و هموارتر باشد اصطكاك كمتري خواهيم داشت. در قالب لغزان از مواد رها ساز (Releasing Agents) يا به تعبير ديگر روغن قالب استفاده نمي شود و ضرورتي ندارد. بدنه قالب در      قالب هاي لغزان ساده قائم در يك يا دو محل داراي شكاف كامل در تمام ارتفاع خواهد بود و لبه آن به مقدار حدوداً 10 سانتي متر روي هم مي آيد (هم پوشاني يا Overlap) تا با تغييرات جزئي موجود بتواند به صورت    انعطاف پذير عمل نمايد و دچار تنش نشود و قطر يا شكل به مقدار جزئي عوض شود، وگرنه مي تواند مشكلات جدي به بار آورد. به اين شكاف ها فيلتر قالب مي گويند. ارتفاع بدنه قالب از 90 تا 150 سانتي متر موجود است و مقادير 1 تا 2/1 متر معمول تر است. به هرحال تصميم گيري در مورد ارتفاع بدنه قالب به نوع سازه، سرعت پيشروي، شرايط آب و هوايي، نوع بتن و قدرت كنترل قالب بستگي دارد. در هواي سردتر ارتفاع بدنه را بين 120 تا 140  سانتي متر مي گيرند. براي قالب قائم لغزان ساده مي توان ارتفاع بدنه را بالا برد اما در يك پروژه مانند برج خنك كن براي ايجاد شيب هاي متغير و ايجاد قوس مسلماً ارتفاع بدنه بين 90 تا 100 سانتي متر پيش بيني مي شود. هرچه سرعت پيشروي كمتر باشد، ارتفاع بدنه را كمتر در نظر مي گيرند و در شرايطي كه بتن سفت تري موجود است ارتفاع بدنه را كمتر منظور مي كنند. مواردي وجود دارد كه ارتفاع بدنه قالب به 5/2 متر رسيده است. براي پايه پل ها، برج هاي آبگير كوچك و چاه هايي با عمق كم و برخي هسته هاي ساختمان هاي بلند ممكن است ارتفاع بدنه قالب زياد انتخاب گردد. معمولاً سعي مي شود عرض (فاصله) بين دو رويه قالب در تراز تحتاني 5 تا 10 ميلي متر بيشتر از فاصله آن ها در تراز فوقاني باشد. بديهي است اين تدبير براي حركت ساده تر و روان تر قالب و بهبود نماي بتن اتخاذ      مي شود و به هيچ وجه نبايد خلاف آن عمل نمود. ممكن است بدنه داخلي و خارجي براي اين كار كمي شيبدار شوند و يا صرفاً اين شيب را به بدنه داخلي داد. طراحي بدنه قالب با توجه به بارهاي جانبي (رانشي) بتن و اصطكاك موجود با در نظر گرفتن فاصله پشت بندها و كيفيت مكانيكي بدنه قالب انجام مي گردد.

پشت بند نهايي بدنه قالب همان ستونك يا ساق يوغ مي باشد و بارها نهايتاً به آن منتقل مي گردد. مسلماً اين بارها توسط پشت بندهاي واسطه بايد انتقال يابد. پشت بندهاي افقي و حتي قائم ممكن است بكار رود كه برخي از آن ها مانند قالب فولادي ممكن است بسيار نازك و مانند سخت كننده هاي سراسري باشد. اگر بدنه قالب از       تخته هاي چوبي معمولي باشد (كه در ايران مرسوم نيست) اولين پشت بندها بايد افقي باشد زيرا تخته ها به صورت قائم كنار هم چيده مي شود و بايد به هم دوخته شود. در بدنه چوبي چند لايه يا فولادي نيازي به اين امر نيست اما ممكن است فقط با يك پشت بند افقي به ساق يوغ متصل شود و بار را به آن وارد كند. پشت بندها مي تواند چوبي يا فولادي باشد كه در ايران نوع فولادي آن معمول است. اگر فاصله يوغ ها از يكديگر بيشتر از 5/1 متر باشد ممكن است از يك خرپا به عنوان پشت بند استفاده شود و هم چنين توصيه مي گردد پشت بندهاي افقي با ضربدري مهاربندي شود. اگر پشت بند افقي فولادي بكار بريم بهتر است حداقل دو پشت بند افقي در ربع پاييني و بالايي بكار رود و مقطع آن از تيرآهن 10 ضعيفتر نباشد اما در سال هاي اخير در ايران از لوله يا ناوداني استفاده مي شود كه ممكن است از اين نيز ضعيف تر باشد، به هرحال بايد از نظر محاسباتي جواب دهد. فاصله پشت بندها بايد چنان باشد كه بدنه قالب از نظر خمشي، برشي و خيز بدون مشكل باشد، هم چنين اين پشت بندها نيز از نقطه نظرهاي مختلف سازه اي جواب بدهند. ممكن است گاه از يك يوغ افقي بين دو يوغ قائم استفاده كرد. اين كار در حالي انجام       مي شود كه بارها خيلي زياد و فاصله يوك ها از هم نيز زياد باشد. در محل فيلتر قالب پشت بندها نيز همپوشاني داشته و بايد به صورت كشويي بتوانند از كنار هم بگذرند.

– پاگردهاي كار داخلي و خارجي (سكوهاي كار مياني) Working Platform (deck)

براي عمليات بتن ريزي، حركت كارگران، بستن ميلگردها، كارگذاري و ادامه دادن ميل جك ها در طول كار، كنترل قالب و رفت و آمد ناظرين، بازديدكنندگان و تعميركاران، كنترل كنندگان لوله هاي روغن و كابل هاي برق سيستم روشنايي و ساير موارد نياز به سكو و محل كار و تردد وجود دارد كه به آن سكوي كار يا پاگرد (كار) مي گويند و در سمت خارج و داخل يعني دو سمت يوك و بدنه قالب وجود دارد كه پاگرد داخلي و خارجي نام دارد. علت نام گذاري آن در برخي موارد به نام سكوي كار مياني آن است كه يك پاگرد تحتاني براي پرداخت و عمل آوري وجود دارد و گاه يك سكوي فوقاني براي توزيع بتن و برخي عمليات ديگر داريم. اگر سكوي كار فوقاني نداشته باشيم چنين اصطلاحي موضوعيت ندارد. پاگرد كار (سكوي كار) داراي يك كف (دال) چوبي است كه از تخته هايي به ضخامت 5/2 تا 3 سانتي متر ساخته شده است در حالي که فاصله پشت بندهاي زير آن از 50 تا 60 سانتي متر بيشتر نشود. زير اين تخته هاي كف تيرها، يا ناوداني فولادي يا چارتراش چوبي وجود دارد كه بايد به روي تيرهاي اصلي تر و يا بر روي خرپاي متكي به يوغ و يا بر پشت بند افقي بدنه قالب تكيه كند. اين دال و پشت بندهاي زير آن و خرپا يا پشت بند بدنه قالب بايد بتواند بارهاي زنده و مرده پاگرد را تحمل كند. تخته هاي پاگرد در صورتي که در شرايط مرطوب كنار هم قرار گيرند بهتر است كاملاً به هم چسبانده شوند و اگر در شرايط خشك بكار گرفته مي شود يك درز كوچك باقي گذاشته شود تا در اثر مرطوب شدن دچار تغيير شكل نشود و باد نكند. در كف اين پاگرد در سمت خارج و داخل، يك يا دو دريچه براي دسترسي به كمك يك پلكان به پاگرد تحتاني (سكوي كار پرداخت) وجود دارد كه بايد همواره پوشيده شود. عرض پاگردها معمولاً حداقل بين 80 تا 90 سانتي متر مي باشد و ممكن است در قسمت هايي بزرگتر شود تا ميلگردها و لوله هاي لازم را بتوان انبار نمود. اين پاگرد از شروع كار بايد نصب شده باشد يعني بايد از بدو كار، سازه آن و تخته كوبي انجام شده باشد. خرپاي مثلثي متكي بر ساق يوك معمولاً در ايران به صورت فولادي بوده و اجزاي آن با پيچ و مهره به يكديگر و به ساق يوك متصل مي شود و بايد بتوان آن را به راحتي در پاي كار باز كرد و نبايد به هيچ وجه آن را جوش نمود. در اطراف پاگردها بايد حفاظ ايمني ايجاد كرد و از يك تخته پاخور استفاده نمود. گاه لازم است در اطراف سكوي كار يك پوشش به عنوان مانع وزش باد با برزنت يا پوشش مناسب ديگري ايجاد نماييم كه از حفاظ موجود و يا سازه مخصوص ديگري استفاده مي كنيم.

– داربست آويزان يا پاگرد آويز (پاگرد تحتاني پرداخت و عمل آوري) Hanging Scaffold (Finishing and Curing Platform)

لازم است براي پرداخت و عمل آوري بتن و بازديد هاي لازم، پاگردي را در ترازي پايين تر از كف قالب ايجاد نمود تا افراد ايستاده بتوانند در جلوي صورت خود بتن خارج شده از زير قالب را مشاهده كنند و بتوانند آن را پرداخت نموده و يا مواد عمل آوري را بر سطح بتن بمالند يا بپاشند. هم چنين در صورت لزوم بتوان آب را بر سطح بتن اما در ترازي پايين تر از زير قالب (حدود 70 تا 100 سانتي متر پايين تر) پاشيد. كف داربست آويزان معمولاً 150 تا 180 سانتي متر پايين تر از كف قالب مي باشد. كف اين پاگرد معمولاً از تخته هاي چوبي ساخته مي شود و بر روي پروفيل فولادي قرار مي گيرد و توسط پروفيل فولادي به صورت آويزان به خرپاي متصل به يوك يا خود يوك با پيچ و مهره متصل مي شود. عرض اين پاگرد معمولاً حدود 60 تا 80 سانتي متر است و اطراف آن حفاظ فولادي قرار دارد. از طريق پلكان يا آسانسور از پايين مي توان به اين پاگرد وارد شد و يا از طريق سكوي كار به كمك پله (نردبان) به پاگرد آويزان رفت. پاگرد تحتاني نبايد به راحتي تكان بخورد يا باد آن را تكان دهد و نبايد به بدنه ديواره بتن برخورد نمايد. در روي پاگرد بايد يك تخته پاخور به ارتفاع حداقل 10 سانتي متر نصب شود. لوله هاي آب و كابل هاي روشنايي روي پروفيل آويز داخلي نصب مي شود. در مواردي كه عمل آوري با بخار يا اشعه مادون قرمز يا بخاري برقي انجام مي شود، لوله ها و ابزار اين عمليات معمولاً بر روي آويز خارجي قرار مي گيرد. در صورتي که بخواهيم بتن را در مقابل وزش هواي گرم يا سرد يا تابش آفتاب حفاظت كنيم، برزنت يا پوشش مناسب ديگري      به صورت قائم به آويزهاي خارجي وصل مي گردد. داربست آويزان را نمي توان از ابتدا بست بلكه پس از اين که قالب به اندازه فاصله زير داربست تا زير قالب از زمين جدا شد اقدام به نصب اين داربست به كمك پيچ و مهره      مي نمايند و تخته هاي كف را نصب مي كنند.

پاگرد فوقاني يا سكوي توزيع بتن

در برخي پروژه ها يك سكو براي انتقال و توزيع بتن به ويژه با تسمه نقاله در نظر مي گيرند. از اين روش در برخي سيلوهاي ايران مانند تاكستان و همدان استفاده شده است كه تقريبا 2/2 تا 5/2 متر بالاتر از سكوي كار قرار   مي گيرد.

وقتي بتن با وينچ يا آسانسور بالا مي آيد آن را در مخزن (فيدر) تسمه نقاله مي ريزد و سپس انتقال مي يابد و در انتها در مخزن ديگري مي ريزد و يا در ميان راه با روش تخليه جانبي از روي تسمه نقاله به داخل مخزن بتن ريخته مي شود.

به هرحال با اتخاذ اين روش وزن مجموعه قالب زياد مي شود بنابراين سعي شده است از ايجاد آن ترجيحاً پرهيز شود. اين پاگرد نبايد مزاحمتي براي كارگذاري ميلگردهاي قائم و ميل جك ها فراهم نمايد.

– لقمه فولادي يا فاصله نگه دار Lower Steel Spacer

براي حفظ فاصله قالب تا خارجي ترين ميلگرد (پوشش بتني روي ميلگرد) در دو طرف ديواره بتني        مي توان از نبشي، سپري يا لوله استفاده نمود به نحوي كه از طرف بالا خم شده و به لبه فوقاني قالب متصل گردد (لبه قالب در قسمت خم شده قرار گيرد) در صورتي که ميلگردهاي افقي نسبت به ميلگرد قائم به قالب نزديك تر باشند (روش معمول) اين تدبير كافي است اما اگر ميلگرد قائم به قالب نزديك تر باشد لازم است از يك ميلگرد هادي افقي متصل به اين لقمه ها در ارتفاع حدود 10 سانتي متري داخل قالب استفاده نمود.

مقاله های بتن:  انواع درز در سازه های بتنی و فواصل آنها

مسلماً اين لقمه و ميلگرد هادي آن همراه قالب مرتباً بالا مي رود و ميلگردهاي قائم يا افقي را از قالب دور مي كند.

ميلگردهاي افقي نسبت به ميلگرد قائم به قالب نزديك تر هستند

– هادي يا شابلون كمركش فوقاني براي نگهداري ميلگردها Upper Bar Guide Spacer

براي نزديك نشدن دو شبكه ميلگرد ديواره بتني به يكديگر لازم است به نحوي نگذاريم ميلگردهاي قائم  به هم نزديك شود. لذا به كمك دو ميلگرد افقي يا لوله افقي خميده در ترازي بالاتر از تير فوقاني يوك در داخل شبكه ميلگردهاي قائم و محكم كردن آن ها با وسيله مطمئن به يوك (مانند يك پايه متصل به يوك) و استفاده از  آن ها به عنوان يك شابلون يا هادي مانع نزديك شدن دو شبكه به يكديگر مي شويم.

نمونه اي از هادي براي نگهداري ميلگردها

– ستون کاذب و مهار ميل جک براي جلوگيري از کمانش در بازشوها

در طراحي اوليه قالب سعي مي کنيم ميل جک ها در منطقه بازشوها واقع نشود اما اگر عرض بازشو زياد باشد و يا نتوانيم به علت تعدد بازشوها و يا جابجا شدن آن ها موفق شويم و ارتفاع بازشو از حدود 5/0 متر بيشتر شود لازم است آن را در محل بازشو مهار کنيم زيراطول کمانش يک ميل جک معمولي معمولاً بين 5/0 تا 7/0 متر است.

در بازشوهاي مرتفع علاوه بر اينکه بايد از قاب (قالب) مناسب و محکمي استفاده کنيم لازم است از ستون کاذب براي جلوگيري از کمانش ميل جک استفاده نماييم. براي انجام اين کار لازم است يک ستون که در نقشه ها وجود ندارد اجرا شود و پس از تکميل کار و خروج ميل جک, تخريب گردد. در اين رابطه يک بازشو به دو بازشو تقسيم مي شود که بين اين دو قسمت همان ستون کاذب وجود دارد. وقتي قالب به تراز زير بازشو رسيد و قالب هاي (قاب هاي) بازشو نصب شد, قبل از بتن ريزي حد فاصل دو قالب قائم ستون مقداري خاک اره مي ريزند و سپس بتن را مي ريزند و وقتي به تراز فوقاني بازشو مي رسند مجدداً کمي خاک اره در اين قسمت ريخته و پس از آن در ادامه بتن اصلي ريخته مي شود. پس از اين کار يک ستون به عرض ديواره بتني و طولي ترجيحاً معادل اين عرض ايجاد  مي شود که اجازه کمانش را به ميل جک نمي دهد. در نهايت کار وقتي ميل جک را بيرون مي آوريم مي توان به کمک يک کابل و جرثقيل يا تيفور, به راحتي اين ستون کاذب را از محل خود درآوريم.

براي رفتن کارگران و ساير نفرات به روي پاگردهاي کار و پرداخت نياز به يک پلکان يا آسانسور (بالابر) داريم. پلکان معمولاً به کمک چوب و فولاد ساخته مي شود و به بدنه بتني سازه از طريق صفحات مدفون مهار       مي گردد. پلکان داراي پاگردهايي در فواصل 5/1 تا 2 متر خواهد بود و بايد بسيار محکم باشد و معمولاً عرض      راه پله به اندازه 50 تا 60 سانتي متر (صرفاً براي عبور يک نفر) مي باشد. با بالارفتن قالب مرتباً بر ارتفاع سازه پلکان اضافه مي شود. آسانسورها بر قطعات متصل به بدنه حرکت مي کند و بايد از ايمني برخوردار باشد و مرتباً بايد مسير و تجهيزات مربوطه متناسب با حرکت قالب اضافه شود.

– ابزار کنترل شاقول بودن قالب و تراز بودن پاگردها

معمولاً قالب در حين بالا رفتن ممکن است کمي منحرف شود. در سازه هاي مرتفع با ابعاد کوچک تر احتمال انحراف بيشتر است. هدايت گر قالب بايد چند نوبت در روز قالب و سازه را کنترل کند تا از انحراف بيشتر جلوگيري و يا اصلاح انحراف نمايد. اصلاح انحراف گاه مشکل مي باشد و يا اشکالات ديگري را به وجود مي آورد و ممکن است صلاح در حفظ انحراف و عدم افزايش آن باشد. علت انحراف ها معمولاً هماهنگ نبودن عملکرد   جک ها, بارگذاري نامتقارن بر روي قالب و تفاوت شديد در درجه حرارت بدنه قالب يا بتن در بخش هاي مختلف آن است. حتي نيروي کريوليس ناشي از حرکت زمين را در انحراف قالب به ويژه نوع پيچشي آن در قالب هاي لغزنده مدور (مانند سيلوها و دودکش ها و …) محتمل مي دانند. وسايلي مانند شيلنگ تراز, اندازه زني روي          ميل جک ها يا قالب به کمک ترازياب, استفاده از شاقول هاي معمولي يا نوري يا ليزري مي تواند در تشخيص انحراف و اندازه گيري آن موثر باشد. شاقول هاي معمولي در بيشتر پروژه ها به کار رفته است به کمک يک شاقول سنگين وزن که طول سيم آن قابل افزايش است و به دور يک قرقره در بالاي قالب پيچيده شده است و  به تدريج باز مي شود,  مي توان انحراف را بدست آورد. براي اين کار فاصله سيم از ديواره بتني را در بالاترين و در پايين ترين نقاط اندازه گيري مي کنند که اختلاف اين دو اندازه معادل انحراف سازه بين اين دو انحراف است. بنابراين در يک سازه معمولاً از چهار طرف شاقول آويزان مي کنند تا حرکت هاي انحرافي در هر جهت را تشخيص دهند. تراز نبودن روي پاگرد کار معمولاً مي تواند ناشي از انحراف و کج شدن باشد که با وسايل مختلف اندازه گيري مي شود.

– ابزار کنترل ارتفاع

در اتاق کنترل معمولاً يک متر فلزي يا پلاستيکي وجود دارد که سر آن در ارتفاع صفر (زمين) بسته شده است و با بالا رفتن قالب, اين متر که در اتاق کنترل به ديواره اتاق وصل شده به تدريج با چرخش باز مي شود و     مي توان ارتفاع کف قالب يا تراز فوقاني قالب را به دست آورد و در هر لحظه از ارتفاع و سرعت حرکت قالب با توجه به ارتفاعات ثبت شده در زمان هاي مختلف اطلاعاتي را به دست آورد. زمان به کار انداختن پمپ روغن و حرکت قالب به بالا و ميزان هر حرکت (يا رقوم ارتفاعي) بايد ثبت شود.

نمونه اي از اتاقک کنترل پمپ

– تجهيزات برقي و کابل هاي لازم

پمپ, روشنايي, بلندگو, جرثقيل ها و آسانسور و بالابر, پمپ آب, لرزاننده هاي خرطومي, ابزاري مانند دريل و برق جوشکاري و بخاري برقي يا وسايل گرمايشي نياز به برق دارد. برق مورد نياز بايد با يک کابل اصلي تأمين شود. اين کابل دور قرقره اي پيچيده شده و همزمان با بالارفتن قالب کابل باز مي شود. سيستم توزيع برق در روي قالب براي وسايل و تجهيزات مختلف بايد ايجاد گردد و تابلوهايي ساخته شود. سيستم توزيع برق بايد ايمن باشد و در برابر آب باران و برف محافظت شود. معمولاً سعي مي شود براي ايمني بيشتر از برق 110 ولت يا کمتر تا حد 24 ولت استفاده گردد و دستگاه ها و لامپ هاي روشنايي نيز با اين ولتاژ کار کنند و لذا تأمين آن ها در ايران کمي مشکل مي گردد. برق 220 ولت بايد به ولتاژ مورد نظر به کمک يک رکتيفاير تبديل شود. در کارگاه قالب لغزان بايد برق اضطراري وجود داشته باشد و بتوان از آن استفاده نمود. بهتر است کابل ها داراي شماره و علايم مشخصه باشد تا در موقع ضروري دچار مشکل نشويم و قابل کنترل و تعمير باشد.

– تجهيزات آبرساني

علاوه بر شست و شوي پاگردها و اشباع کردن سطوح درزهاي اجرايي افقي احتمالي, شست و شوهاي نظافتي نفرات نياز به آب براي عمل آوري در پاگرد تحتاني داريم مگر اين که عمل آوري به کمک مواد شيميايي مخصوص انجام شود. لوله اصلي آب به همراه پلکان مرتباً بالا مي آيد و بدان اضافه مي شود. در پاگردهاي کار و پرداخت, لوله کشي انجام مي شود. اتصال لوله اصلي به همراه پلکان مرتباً بالا مي آيد و بدان اضافه مي شود د پاگردهاي کار و پرداخت لوله کشي انجام مي شود. اتصال لوله اصلي به شبکه روي قالب توسط يک لوله       انعطاف پذير با طول کافي انجام مي شود و هر از چند گاهي با توجه به بالا رفتن قالب اتصال مربوطه قطع و يک شاخه لوله به لوله اصلي اضافه مي شود و اتصال لوله انعطاف پذير به لوله اصلي مجدداً برقرار مي گردد. لوله آب عمل آوري در اطراف پاگرد تحتاني در پاگرد خارجي و داخلي کشيده مي شود و معمولاً به کمک نازل ها يا افشانک ها آب به صورت پاشيدن با ذرات ريز به سطح بتن مي رسد اما نبايد به مناطقي برخورد کند که آن را بشويد و به سطح آسيب رساند لذا به نقاطي آب را مي پاشيم که تا حدود زيادي سخت شده باشد.

– ميل در آر (ميل کش)

با توجه به لزوم در آوردن ميل جک از سوراخ موجود در اطراف آن نياز به وسيله يا دستگاهي است که آن را ميل در آر يا ميل کش مي گويند. نحوه عمل اين دستگاه شبيه جک قالب است اما در بالا نصب مي شود و       ميل جک ها را بالا مي کشد در حالي که جک در قالب خود را بر روي ميل جک بالا مي کشد. با توجه به لزوم تسريع و تسهيل در اين کار, هر نوبت حرکت و بالا آمدن ميل جک (يک کورس) 10 سانتي متر يا بيشتر مي باشد. براي اين کار ابتدا يوک ها را با چارتراش به بتن گير مي دهند و جک ها را از روي يوک جدا کرده و کنار          مي گذارند. ميل جک را وارد ميل کش نموده و ميل کش را به بالاي يوک متصل مي نمايند. سيستم تأمين روغن و فشار (هيدروليک) ميل کش را نصف کرده و آن را به کار مي اندازند. اين سيستم به صورت اهرم دستي کار مي کند و با راه اندازي آن ميل جک را بالا آورده, وقتي به محل اتصال دو ميل جک مي رسند, ميل کش را متوقف کرده, ميل جک بالايي را پيچانده و باز مي کنند تا با اين روال همه ميل جک در ارتفاع سازه خارج گردد.

نمونه اي از قالب و ابزار نصب شده روي آن

10- نيروي وارد بر قالب لغزان قائم

الف) بارهاي قائم

مانند هر قالب بندي بار مرده و زنده قائم بايد منظور شود. بار مرده قطعات با توجه به جنس آن ها منظور   مي شود. براي سکوهاي کار و داربست آويزان معمولاً مي توان بار مرده ناشي از وزن اجزا را 55 تا 80 کيلوگرم بر مترمربع (5/0 تا 75/0 کيلوپاسکال) منظور کرد. وزن قالب, يوک و جک و لوله ها را نيز بايد درنظر گرفت که 20 تا 25 کيلوگرم بر مترمربع مي شود. براي بار زنده 6/3 کيلوپاسکال (حدود 375 کيلوگرم بر مترمربع) و براي تيرها و خرپاها و پشت بندهاي افقي حداقل 4/2 کيلوپاسکال (250 کيلوگرم بر مترمربع) و براي سکوي آويزان پرداخت حداقل 2/1 کيلوپاسکال (125 کيلوگرم بر مترمربع) بايد درنظر گرفت. حداقل وزن حجمي چوب مصرفي 750 کيلوگرم بر مترمربع منظور شده است. اصطکاک بين قالب و بتن براي يک قالب به ارتفاع 100 تا 120 سانتي متر نبايد از 9/2 کيلونيوتن به ازاي هرمترطول (300 کيلوگرم) از بدنه قالب کمتر در نظر گرفت. در واقع تنش اصطکاکي 4/2 تا 9/2 کيلوپاسکال (حدود 250 تا 300 کيلوگرم بر مترمربع) مي باشد. به اين ترتيب بايد حداقل بارهاي قائم زنده و مرده را در مجموع بدست آورد و تعداد يوک, جک و ميل جک را با توجه به ظرفيت باربري آن ها به دست آورد.

ب) بارهاي جانبي

بارهاي جانبي عمدتاً مربوط به رانش جانبي (افقي) بتن مي باشد که براي طراحي بدنه قالب, پشت بندها و ساق يوغ و مهاربندي ها و غيره بکار مي آيد.

P حداكثر فشار جانبي برحسب کيلوپاسکال, R سرعت ارتفاعي بتن ريزي برحسب متر در ساعت و T دماي بتن داخل قالب برحسب درجه سانتي گراد مي باشد.

فشار جانبي در قالب لغزان کمتر از بتن معمولي منظور مي شود و بايد لرزاندن بتن با دقت بيشتري انجام شود. لايه هاي بتن ريزي معمولاً بين 20 تا 25 سانتي متر بايد صورت گيرد. اگر ضخامت لايه ها بيشتر شود و تراکم لرزشي داخلي کاملي انجام شود لازم است ثابت فرمول فوق از 8/4 به 2/7 افزايش يابد يعني 5/1 برابر مي گردد.

11- پيش نيازهاي بالا بردن قالب لغزان

هدايت و بالابردن قالب لغزان احتياج به تخصص و تجربه و حوصله کافي دارد. فرد معيني بايد هدايت را به عهده گيرد و براي شيفت هاي مختلف نماينده اي معرفي نمايد. قبل از انجام اين کار بايد به مسائل زير توجه داشت.

– از صحت عملکرد اجزاي قالب و وجود آن ها و مشخصات هندسي آن ها مطمئن گرديم و در موارد خاص اجزاي ذخيره را کنترل کنيم.

– از وجود نفرات متخصص و کافي براي انجام عمليات مختلف قالب بندي, ميلگردگذاري و بتن سازي و بتن ريزي اطمينان حاصل نماييم.

– تجهيزات قالب و وسائل مورد نياز از نظر وجود و صحت کنترل شود.

– تجهيزات وابسته به عمليات مانند جرثقيل, برق اضطراري, بتن ساز مرکزي و تأمين آب کنترل گردد.

– از وجود مصالح کافي براي ساخت بتن اعم از سنگدانه, سيمان, افزودني و آب در پاي کار مطمئن شويم و يا در صورتي که امکان انبار کردن آن ها به صورت يک جا موجود نيست از روند تأمين آن در طول کار و متناسب با پيشرفت قالب اطمينان حاصل نماييم.

– از وجود ميلگرد مورد نياز پروژه در پاي کار مطمئن شويم و حتي لازم است همگي ميلگردها بريده و خم شده باشد تا اجازه شروع کار داده شود و يا به نحوي مطمئن شويم در طول کار بخشي از ميلگردها مي تواند بريده, خم و آماده حمل به روي قالب گردد.

– از وجود نقدينگي و وجوه لازم براي انجام کار در مدت محدود اطمينان حاصل نماييم.

– از آماده بودن امکانات تأمين غذا و آشپزخانه براي طول دوره حرکت قالب مطمئن باشيم (براي       شيفت هاي شبانه روزي)

– امکانات رفاهي کافي براي اقامت و کار پرسنل در شيفت هاي مختلف شبانه روزي فراهم باشد.

– امکانات اياب و ذهاب در طول اجرا به ويژه وسائل حمل بيمار و مصدوم (آمبولانس) در تمام شبانه روز فراهم باشد.

– از وجود امکانات ايمني و بهداشتي بر روي قالب و در پاي کار مطمئن شويم.

– از وجود قاب ها (قالب), بازشوها و اقلام مدفون به صورت آماده اطمينان حاصل نماييم.

– روند برنامه بالا بردن قالب مشخص شود و زمان کلي کار پيش بيني شود.

– شيفت بندي افراد و مرخصي ها مشخص گردد و براي موارد اضطراري پيش بيني انجام شود.

– از وجود طرح مخلوط کامل بتن و زمان گيرش بتن در شرايط مختلف آب و هوايي اطمينان حاصل شود و به صورت آزمايشي ساخته و بررسي گردد.

– به طراحي قالب به طور کلي و فرضيات آن دقت شود و احاطه حاصل گردد.

– نسخ کافي از نقشه و مشخصات لازم براي اجرا, تهيه و در اختيار مسئولين ذيربط قرار داده شود.

– وجود امکانات کافي کنترلي براي بتن و اجزاي آن در حين اجرا و استقرار آزمايشگاه و وجود پرسنل مجرب و آزموده

12- هدايت و بالا بردن قالب لغزان

در هدايت و بالابردن قالب لغزان به نکات زير بايد توجه نمود و آن ها را مدنظر قرار داد که رئوس آن ها ابتدا ذکر مي شود و سپس به جزئيات مي پردازيم.

– مشخصات و كيفيت بتن و ساخت آن

– كيفيت بتن ريزي

– تعيين سرعت حركت و بالا بردن قالب

– شروع كار بتن ريزي و حركت قالب

– كنترل كيفي بتن در حين اجرا

– كنترل قالب در حين اجرا

– روا داري قالب لغزنده

– ايجاد امكانات لازم در حين اجرا

– پرداخت سطحي بتن و عمل آوري

– نصب جعبه (قاب يا قالب) بازشو ها

– ميلگرد گذاري

– توقف ناخواسته يا گير كردن (چسبيدن) قالب

– توقف عمدي حركت قالب

– قالب برداري نهايي و پايين آوردن آن

– مشخصات و كيفيت بتن و ساخت آن

بسياري از اقداماتي كه بايد در هدايت و بالا بردن قالب انجام شود تابع مشخصات و كيفيت بتن و ساخت آن مي باشد. بتني كه با قالب لغزان ريخته مي شود طي چند ساعت از زير قالب بيرون مي آيد و بايد بتواند در محل خود ايستا باشد و بتواند شرايط محيطي موجود و در ادامه بارهاي وارده را تحمل نمايد. كيفيت بتن در ارتفاع متفاوت است. بتن هايي كه اول خارج مي شود زودتر ريخته شده است و احتمالاً تا حدي بيشتر گرفته و سخت شده است و بتن هاي بالاتر خميري تر مي باشد. در شرايط متعارف با دماي 20 تا 25 درجه سانتي گراد و رطوبت نسبي 50 درصد يا بيشتر, بتن مناسب  معمولاً بايد بين 5/1 تا 2 ساعت پس از ريختن گيرش اوليه خود را به انجام رساند (حدود 2 تا 5/2 ساعت پس از ساخت) و در مدت 4 تا 8 ساعت پس از بتن ريزي به گيرش نهايي برسد و مقاومت 5/1 تا 2 كيلوگرم بر سانتي متر مربع را بدست آورد. مسلماً آهنگ افزايش مقاومت بتن بايد از آهنگ افزايش بار وارده بر آن بيشتر باشد. اين بتن بايد كارآيي كافي براي ريختن، جاي دهي و تراكم را داشته باشد. توصيه آن است كه در هنگام ريختن بتن اسلامپ آن بين 5/7 تا 5/12 سانتي متر باشد و مسلماً اسلامپ آن در روي زمين پس از ساخت بايد        با توجه به شرايط محيطي بين 10 تا 15 سانتي متر باشد.

هم چنين لازم است اصطكاك بتن با قالب كم باشد. جمع شدگي بتن با توجه به يكسره بودن اجرا بايد  حتي الامكان كم باشد. يكنواختي در توليد بتن از نظر كيفيت در اين روش اجرا بسيار مهم است.

براي كاهش اصطكاك لازم است ترجيحاً از ماسه گردگوشه استفاده گردد اما مصرف شن شكسته بنا به دلايل ديگر توصيه نمي شود مگر اين كه به نحوي به افزايش مصرف سيمان و افزايش جمع شدگي منجر نگردد و باعث جداشدگي نشود. مسلماً طبق طرح مخلوط بايد مقاومت لازم نيز كسب گردد. بديهي است سنگدانه هاي پولكي و كشيده مطلوبيتي ندارد و بهتر است از آن پرهيز شود.

افزايش مصرف سيمان و افراط در آن باعث افزايش جمع شدگي و چسبندگي بيشتر بتن به قالب مي شود كه هر دو نتيجه مناسبي تلقي نمي شود. توصيه آن است كه عيار سيمان به 400 كيلوگرم در متر مكعب محدود شود. براي كاهش جمع شدگي و ايجاد دوام كافي، نسبت آب به سيمان به 5/0 محدود گردد و اگر بتن در شرايط محيطي با تري و خشكي و يخ بندان پي در پي باشد حتي محدود كردن آن به 45/0 توصيه مي شود.

در صورت استفاده از مواد افزودني مقدار دقيق آن در ساخت بتن رعايت شود وگرنه مشكلات جدي حاصل مي گردد. استفاده از مواد كاهنده آب (روان كننده) و حباب زا براي كاهش عيار سيمان و ايجاد كارآيي و كاهش اصطكاك و جمع شدگي توصيه مي شود. سعي مي شود از سيمان مناسب با شرايط پروژه به ويژه اجراي خاص با قالب لغزان استفاده گردد.

طرح اختلاط (نسبت هاي اختلاط) به صورت دقيق و آزمايشگاهي تهيه شده باشد و در كارگاه به صورت آزمايشي ساخته و در صورت لزوم اصلاح گردد. مسلماً زمان گيرش بتن بايد با توجه به شرايط احتمالي حاكم بر پروژه مورد بررسي قرار گيرد. حداكثر اندازه سنگدانه بتن بايد به يك هشتم ضخامت ديواره محدود گردد و مسلماً از پوشش بتني روي ميلگرد بيشتر نباشد و ساير ضوابط هندسي من جمله فاصله ميلگردهاي افقي و قائم نيز رعايت شود. در اغلب موارد حداكثر اندازه اسمي سنگدانه 20 تا 25 ميلي متر با توجه به ويژگي هاي مورد نظر مناسب است.

در مورد استفاده از بتن هاي سفت يا بتن خود تراكم نمي توان توصيه خاصي را انجام داد و بهتر است از مصرف آن ها در شرايط عادي پرهيز شود. ساخت بتن به صورت وزني با رعايت كنترل هاي رطوبتي سنگدانه انجام شود و سعي گردد روا داري نسبت آب به سيمان به 02/0 محدود شود. اگر كنترل رطوبتي مستقيم و نسبت آب به سيمان مقدور نيست، با كنترل اسلامپ اين كار به دقت انجام شود.

حجم بتن توليدي بايد به اندازه اي باشد كه بتن ها در پاي كار معطل نشود و ضمناً درز سرد در بين   لايه هاي بتن ريزي ايجاد نگردد. به هر حال به اين موضوع به ويژه در شرايط هواي گرم توجه خاصي مبذول نمود. در شرايطي كه سطح بتن داخل قطعه زياد باشد محاسبات بايد با دقت صورت گيرد و با توجه به سرعت كار و شرايط محيطي و نوع بتن و سيمان و افزودني موجود حجم مورد نياز در واحد زمان مشخص مي گردد.

از مصرف سيمان هاي داغ پرهيز شود هر چند با آب سرد يا يخ دماي بتن را متعادل كنيم. سيمان داغ باعث افت اسلامپ و كلوخه شدن و گيرش ناگهاني در برخورد با آب با هر دمايي مي شود. بهتر است در قالب لغزنده دماي سيمان به 45 درجه محدود شود و ابداً از 50 درجه بالاتر نرود. دماي بتن براي ريختن در قالب در هواي گرم و به طور كلي در هر شرايط محيطي از 30 درجه بالاتر نرود و حداقل دماي بتن با توجه به ضخامت قطعه از 10 يا 13 درجه كمتر نشود و حتي در هواي سرد نيز بسته به ضخامت قطعه از 18 يا 21 درجه سانتي گراد تجاوز نكند.

– كيفيت حمل، بتن ريزي و تراكم

حمل در اسرع وقت و با توجه ويژه به عدم جداشدگي انجام شود و قبل از ريختن در قطعه مجدداً كنترل شود. جابجايي هاي مكرر و بي مورد در هواي سرد و گرم توصيه نمي شود و باعث جداشدگي نيز مي شود و بر دماي مورد نياز اثر گذاشته و در شرايط خشك و گرم و توام با وزش باد شدت تبخير را افزايش مي دهد.

– پس از كنترل هاي لازم در مورد ميلگردهاي نصب شده، لازم است بتن بالا آمده از پاي كار را در سطح پاگردها توزيع نموده و در لايه هايي به ضخامت حدود 20 سانتي متر به صورت تقريبا يكنواخت ريخت و در قطعه جاي داده و متراكم كرد. يكنواخت پر نشدن قالب مي تواند در قالب لغزان مسئله ساز باشد و كنترل حركت را مشكل كند.

– همواره بتن ريزي لايه بعدي پس از تكميل بتن ريزي و تراكم لايه قبلي انجام شود و 5 تا 10 سانتي متر از لايه زيرين به صورت مشترك با لايه فوقاني لرزانده شود. مسلماً اين كار بايد قبل از گيرش اوليه لايه زيرين انجام شود وگرنه درز سرد ايجاد خواهد شد كه بسيار نامطلوب است. براي اطمينان بهتر است از مصرف بتن هايي كه بيش از يك ساعت از ساخت آن ها گذشته خودداري كنيم و يا با توجه به دانستن زمان گيرش در مورد بتن ها و امكان مصرف آن ها و ايجاد درز سرد تصميم گيري نماييم. در اين حالت ممكن است نياز به ديرگيركننده داشته باشيم.

– خوب است همواره حدود 10 تا 15 سانتي متر بالاي قالب را خالي نگه داريم. اين كار به كاهش اصطكاك، كنترل بهتر قالب و كاهش ترك خوردگي هاي بتن كمك مي كند.

– از ريختن خرده هاي سخت شده بتن در داخل بتن تازه خودداري شود و سعي گردد لبه قالب ها و بخش فوقاني قالب تميز نگه داشته شود. بهتر است براي اين كه پاگرد و لبه قالب آلوده به بتن نشود از يك ورق كه به شكل قيف درآمده استفاده شود و يا از يك ورق گونياي گالوانيزه در سمت بتن ريزي استفاده گردد.

– ضمن رعايت اصول تراكم بتن، لازم است از استفاده از ويبراتورهاي قوي بپرهيزيم. خوب است قطر ويبراتور از يك پنجم و حتي يك ششم ضخامت قطعه تجاوز نكند.

– لازم است در هنگام لرزاندن بتن، لرزاننده را به ميلگرد و قالب نچسبانيم تا مشكلي براي درگيري بتن و ميلگرد در منطقه اي كه بتن گرفته است به وجود نياورد و نماي بتن آسيب نبيند.

– ميله يا سيخ زدن در فاصله ميلگرد و قالب مي تواند به تراكم اين بخش بتن كمك نمايد.

– تعيين  سرعت حركت و بالا بردن قالب

مشخص نمودن سرعت مناسب براي حركت رو به بالا از نقطه نظرهاي مختلف اهميت دارد. معمولاً سرعت متوسط حركت قالب لغزان بين 5 تا 30 سانتي متر در ساعت متغير است. قالب در هر شبانه روز معمولاً 1 تا 7 متر     مي تواند حركت نمايد. در سرعت هاي كم امكان چسبيدن بتن به قالب و بالا رفتن اصطكاك مطرح است در حالي كه در سرعت هاي زياد نگران وضعيت بتن خروجي از زير قالب و نگرفتن آن به قدر كافي هستيم. در هر دو حالت كرانه اي، مشكل كنترل قالب از نظر نحوه حركت و شاقولي بودن وجود دارد و نگران كننده تر است. معمولاً در دماي كمتر از 15 درجه سانتي گراد دو تا سه گام حركتي در هر ساعت (دو بار پمپ كردن روغن) توصيه مي شود در حالي كه در دماي 15 تا 25 درجه سانتي گراد سه تا چهار بار حركت در ساعت معقول به نظر مي رسد. در دماي 25 تا 35 درجه سانتي گراد 4 تا 6 حركت در ساعت ميسر است. بديهي است در صورتي كه خواسته ديگري داشته باشيم بايد شرايط را با مصرف افزودني يا تغيير دماي محيط اطراف بدنه قالب عوض كنيم. هر چند سرعت هاي بالا  به عنوان متوسط مطرح شده است، اما در يك ساعت و يا چند ساعت ممكن است مقدار حركت كمتر از 5 يا بيشتر از 30 سانتي متر در ساعت باشد. سرعت هاي مقطعي تا 45 سانتي متر در ساعت نيز وجود داشته است. پيچيدگي هاي زيادي در مشخص نمودن سرعت مناسب وجود دارد و با يك عامل مواجه نيستيم. ممكن است بنا به ضرورت سرعت كم يا زيادي بخواهيم بنابراين بايد عوامل ديگري را بنا به دلخواه تغيير دهيم و اگر نتوانيم بايد در خواسته خود تعديل كنيم. اگر زمان لازم براي رسيدن به مقاومت 5/1 تا 2 كيلوگرم بر سانتي متر مربع را t بناميم و H ارتفاع قالب و h ارتفاع هر لايه بتن ريزي بر حسب سانتي متر باشد، سرعت حركت قالب برحسب سانتي متر در ساعت از رابطه زير بدست مي آيد.

مثلاً اگر ارتفاع قالب 120 سانتي متر و ارتفاع يك لايه 20 سانتي متر باشد و زمان لازم براي رسيدن بتن به مقاومت مناسب جهت بيرون آمدن از قالب 6 ساعت منظور گردد سرعت مناسب حركت قالب 15 سانتي متر در ساعت مي شود.

سرعت حركت قالب بر فشار وارده به بدنه قالب، امكانات لازم براي ميلگردگذاري در حين اجراي قالب و نصب اقلام مدفون، حجم بتن لازم در هر ساعت، استقرار قالب بازشو ها، امكانات ريختن و جاي دهي و تراكم و امكانات لازم براي پرداخت سطح بتن بيرون آمده از زير قالب اثر مي گذارد. اين موارد مي تواند موجب تجديد نظر در ضخامت لايه، تغيير كيفيت بتن از نظر گيرش و سرعت قالب گردد. معمولاً خوب است سرعت حركت قالب چنان باشد كه اگر با انگشت شست خود به بتن بيرون آمده فشار دهيم اثر آن باقي بماند و ضمنا سطح آن را بتوان با ماله مخصوص يا يونوليت يا اسفنج خيس پرداخت نمود. در صورتي كه بتن خيلي نرم و خميري باشد ممكن است دچار تغيير شكل يا بادكردن شود و يا حتي شره كند. اگر بتن خيلي سخت شده باشد قابل پرداخت نيست و به شدت اصطكاك بتن و قالب را افزايش مي دهد.

 

اثرگذاري فشار در بتن مناسب براي خارج شدن از قالب

– شروع كار بتن ريزي و حركت قالب

پس از اين كه اقدامات و پيش نيازهاي بتن ريزي و حركت قالب فراهم گرديد و مجوز مربوطه صادر شد، در شروع كار لازم است نكاتي رعايت گردد.

در ابتدا با لايه هايي به ضخامت حدود 20 سانتي متر، ارتفاع 60 تا 80 سانتي متر از قالب را با بتن پر كرده و هر لايه را طبق اصول حاكم بر بتن ريزي و تراكم به خوبي ريخته و متراكم مي نماييم. در اين مدت از صحت       آب بندي و پايداري اوليه قالب مطمئن مي شويم. در اين رابطه نبايد براي اولين پمپ زني و حركت جك عجله كنيم و بايد اجازه دهيم در شرايط معمولي حدود 4 ساعت از ريختن اولين لايه بگذرد (در هواي خنك 5 تا 6 ساعت و در هواي نسبتاً گرم در حدود 3 ساعت). سپس قالب را براي اولين بار به سمت بالا حركت مي دهيم. بديهي است بايد تمام موانع حركتي از جمله تكيه گاه هاي كمكي اوليه قاب و اتصالات محتمل قالب با شالوده يا زمين قطع و حذف گردد. وقتي قالب چند سانتي متر بالا آمد، لازم است مجدداً ضمن كنترل بتن خروجي از زير قالب، از عملكرد قالب و جك ها اطمينان حاصل كنيم. فاصله ارتفاعي حركت اطراف قالب بايد در جک زدن هاي اوليه كنترل شود و با ارتفاع ثبت شده در اتاق كنترل مقايسه گردد و مقدار متوسط هر حركت (جك زدن) به دست آيد و از يكنواختي آن مطمئن شد و در صورت عدم يكنواختي، مشكل را يافته و رفع كرد. در صورتي كه از روي شالوده و زمين كار را شروع كنيم مسلماً در ابتدا نصب داربست آويز (سكو يا پاگرد پرداخت) ميسر نيست. لذا بايد آن قدر بالا رفته كه امكان نصب سكوي تحتاني فراهم گردد.

– كنترل كيفي بتن در حين اجرا

كنترل كيفي بتن در مرحله اجراي قالب با اهداف متفاوت و در مراحل مختلف با اشكال گوناگون انجام   مي شود و از اهميت زيادي مانند كارهاي معمولي برخوردار است. از جمله كنترل اجزاي بتن كه در كارگاه انبار شده و يا مرتبا وارد كارگاه مي شود را مي توان نام برد. فرصت براي انجام برخي آزمايش ها مثلاً كنترل كيفي سيمان وجود ندارد و معمولاً سنگدانه ها مرتبا مورد بررسي هاي اوليه قرار مي گيرند. توصيه مي شود در روزهاي اول آزمايش هايي نظير دانه بندي، درصد گذشته از الك شماره 200، درصد شكستگي و درصد ذرات پولكي و كشيده روزانه يك بار انجام شود و ضمن بررسي كيفي سنگدانه، مرتبا تغييرات لازم در طرح هاي مخلوط داده شود. بديهي است اگر نمونه هاي سه روز اول فاقد مشكل باشد مي توان اين آزمايش ها را به دو بار در هفته و حتي يك بار در هفته كاهش داد.

– كنترل دماي سنگدانه، سيمان و آب نيز در حين اجرا علاوه بر كنترل دماي بتن ساخته شده و دماي بتن در حال ريختن مي تواند در ساخت بتن و رسيدن به دماي مورد نياز به ما كمك كند. بايد توجه كرد كه از مصرف سيمان و آب با دماي زياد پرهيز شود. لازم است دماي بتن مرتبا كنترل گردد. توصيه مي شود دماي بتن در تمام شبانه روز به ويژه در صورتي كه احتمال مي دهيم به علل خاصي نظير تغيير دما و يا استفاده از سيمان تازه وارد يا سنگدانه جديد الورود، دماي بتن دست خوش تغييراتي شده باشد.

– با تعيين رطوبت سنگدانه ها به ويژه ماسه در طول شبانه روز بايد نسبت به اصلاح رطوبتي طرح مخلوط (ميزان آب مصرفي و سنگدانه مرطوب) اقدام نمود. استفاده از امكانات ويژه نظير بتن سازهاي تمام اتوماتيك با   حس گر هاي رطوبتي و نرم افزارها و سامانه هاي كنترلي توصيه مي گردد. در غير اين صورت بايد از آزمايش هاي سريع تعيين رطوبت بهره گرفت و سريعاً محاسبات لازم را انجام داده و نتيجه را به مسئول بتن سازي اطلاع داد.

– در صورتي كه نتوان رطوبت را دقيقاً به دست آورد لازم است به صورت چشمي مقادير را اصلاح كرد و آب را به تدريج وارد مخلوط كن نمود تا رواني لازم طبق طرح مخلوط به دست آيد. مسلماً در اين حالت تغييرات دانه بندي و شكل دانه ها و درصد شكستگي و هم چنين درصد ذرات گذشته از الك شماره 200 تأثير عمده اي را بر رواني (اسلامپ) بتن به وجود مي آورد كه بايد به آن توجه نمود وگرنه اين نوع كنترل نمي تواند به يكنواختي بتن   به ويژه از نظر كنترل نسبت آب به سيمان منجر گردد.

– كنترل هاي چشمي (مشاهده اي) (Visual Inspection) براي بتن ساخته شده، حمل شده، پاي كار در هنگام ريختن و در حين ريختن از اهميت زيادي برخوردار است. به ويژه مسئله جداشدگي يا آب انداختن در اين رابطه بايد بررسي گردد و در صورت بروز اشكال به نحو مقتضي مرتفع گردد، خواه از استعداد بتن نشات گرفته باشد و خواه از شيوه حمل و ريختن و تراكم.

– كنترل كيفي مقاومتي بتن با نمونه برداري و قالب گيري بتن و نگهداري آن در شرايط استاندارد انجام   مي شود كه با مقاومت مشخصه (رده مورد نظر) مقايسه مي گردد. براي اين منظور از هر 75 متر مكعب بتن يك نوبت نمونه برداري ضروري است ولي به هرحال در هر شيفت نياز به يك نوبت نمونه برداري وجود دارد (طبق ACI). براي اين منظور تهيه حداقل دو آزمونه در سن مقرر (معمولاً 28 روزه) ضروري است. اما بهتر است يك آزمونه قاضي نيز تهيه شود. اگر تهيه آزمونه براي تعيين مقاومت سنين ديگر مثلاً 3 يا 7 روزه نيز نياز باشد اخذ يك آزمونه براي آن ها كافي است. در صورتي كه اخذ نمونه هاي آگاهي يا نمونه هاي عمل آمده در كارگاه براي كنترل كفايت عمل آوري نيز ضروري باشد، لازم است آزمونه ها را افزايش داد اما به هر حال اين آزمونه ها صرفاً در شرايط واقعي عمل آوري در بخش بالاي سكوي كار تحتاني (زير سكوي كار مياني) نگهداري مي شود. بديهي است سن آزمايش در نمونه آگاهي دلخواه است اما سن آزمايش براي كنترل كفايت عمل آوري 28 روز خواهد بود. در برخي منابع تهيه نمونه به ازاي هر متر ارتفاع و در دو نوبت نمونه برداري در هر نوبت كاري پيش بيني شده است كه مستند آيين نامه خاصي نيست.

– بسته به استاندارد و آيين نامه مورد استناد آزمونه ها مكعبي يا استوانه اي خواهد بود. در آبا اجازه داده شده است تا نمونه مكعبي تهيه و نتايج آن به استوانه اي تبديل گردد.

– بتن خروجي از زير قالب از نظر ميزان گيرش و سخت شدگي بايد توسط مسئول قالب يا ناظر كنترل شود و در سرعت قالب در صورت نياز تجديد نظر گردد و يا شرايط ساخت بتن از نظر افزودني و غيره مورد بازبيني قرار گيرد.

– كنترل قالب در حين اجرا

مفهوم كنترل قالب در حين اجرا بسيار گسترده است. كنترل كيفيت عملكرد قالب و يا هندسه حركت قالب از جمله اين مفاهيم است. كيفيت بدنه قالب، پشت بندها، پاگردها، يوك، جك، ميل جك، سيستم پمپاژ روغن       به همراه صحت عملكرد امكانات جنبي كه به حركت صحيح و اصولاً امكان حركت منجر مي شود، از جمله مواردي است كه نياز به كنترل دارد. بررسي قالب از نظر تميزي قسمت فوقاني رويه قالب و پاگردها بسيار مهم است. لازم است گه گاه در پاگرد تحتاني اقدام به كنترل فاصله بتن از بدنه تحتاني قالب نماييم. معمولاً اين كار از سمت داخل و خارج انجام مي شود. اگر فاصله بيش از يك يا دو ميلي متر باشد، نشانه آن است كه قالب كج شده و در حال انحراف از مسير قائم مي باشد. در اين حالت معمولاً سمت مخالف قالب فشار توام با برش به بتن بدنه وارد مي كند كه ممكن است بتن به صورت بريده بريده و بد نما خارج شود و قالب به آن سمت منحرف شده كه بايد سعي شود اين مشكل با حركت بيشتر جك هاي سمت مخالف جبران گردد. گاه قالب لغزان مي چرخد و مي توان با بستن قالب به كمك تيفور از پيچش بيشتر جلوگيري نمود و مي توان با شيب دادن جك ها از پيچش جلوگيري كرد.

– روا داري قالب لغزان

در اجراي قالب لغزان روا داري هاي زير در ACI 313 , 117 پيش بيني شده است.

الف) انحراف از قائم (شاقولي)

براي ارتفاع 30 متر يا كمتر

75 ميلي متر

براي ارتفاع بيش از 30 متر

يك چهارصدم ارتفاع اما به هرحال كمتر از 100 ميلي متر

ب) قطر داخلي يا فاصله بين ديوارها

هر 3 متر قطر يا 3 متر فاصله

12 ميلي متر

مجموع انحراف از قطر يا فاصله

كمتر از 75 ميلي متر

ابعاد سطح مقطع ديوار

25+ تا 10-  ميلي متر

ج) موقعيت باز شو يا اقلام مدفون يا مشابه

در امتداد قائم

75± ميلي متر

در امتداد افق

25± ميلي متر

– ايجاد ساير امكانات لازم در حين اجرا

در حين اجرا امكاناتي بايد متناسب با پيشرفت كار فراهم آيد و يا گسترش پيدا كند. از جمله اين موارد    مي توان به افزايش ارتفاع جرثقيل، افزايش امكانات حركت وينچ و آسانسور در ارتفاع (براي حمل بتن يا نفر)، امتداد دادن لوله كشي آب، ايجاد پلكان دسترسي و رمپ هاي لازم، تأمين روشنايي هاي لازم مقطعي و … اشاره نمود. گاه لازم است از وسائل گرمايشي در هواي سرد استفاده گردد كه در حين اجرا تأمين و نصب مي گردد.

– پرداخت سطحي بتن و عمل آوري

بتن خروجي از زير قالب به خاطر كاستي هاي احتمالي نياز به ترميم و پرداخت دارد. اين بتن بايد تا حدودي نرم و قابل پرداخت باشد. يك گروه بايد در پاگرد تحتاني خارجي و گروه ديگر در پاگرد تحتاني داخلي متناسب با حجم كار مشغول باشند. براي اين كار نياز به امكانات نظافتي و هم چنين ماله هاي يونوليتي يا لاستيكي و حتي فلزي وجود دارد. مقداري ملات ريز دانه هم براي ترميم يا پرداخت بهتر ضروري است. اين ملات بايد به مقدار كم ساخته و مصرف گردد و در صورت ترميم، بهتر است در داخل آن لاتكس (چسب بتن) مصرف شود. عمل آوري ممكن است با مواد شيميايي عمل آوري انجام شود كه بايد با قلم مو يا پيستوله بر روي بتن خارج شده از قالب اعمال شود. توصيه مي گردد از اين روش براي بتن هايي كه نسبت آب به سيمان آن ها از 42/0 كمتر است استفاده نشود مگر  اين كه شرايط محيطي حاد مانند وزش باد به همراه خشكي و گرماي هوا كار حفاظت و عمل آوري را به شدت مشكل نمايد. معمولاً با استفاده از پاشش آب از سوراخ ها يا نازل لوله هايي كه در پاگرد تحتاني داخل و خارج نصب شده، بر سطح بتن خارج شده از زير قالب، عمل آوري رطوبتي انجام مي شود. اين آب نبايد دقيقاً به بتن تازه خارج شده پاشيده شود بلكه ابتدا بايد پرداخت انجام شده و آب به سطح بتن در تراز يك متري زير قالب بپاشيم تا سطح بتن شسته نشود و بد نما نگردد. هرچه آب به صورت ريزتر و پودري پاشيده شود بهتر است. در صورتي كه نياز به كاهش وزش باد يا تابش آفتاب به سطح بتن تازه خارج شده از زير قالب داشته باشيم لازم است با برزنت يا گوني كه در قسمت خارجي پاگرد تحتاني كشيده مي شود اين كار را به انجام برسانيم. اگر نياز به ايجاد گرما در هواي سرد داشته باشيم، از لامپ مادون قرمز يا بخاري برقي در پاگرد تحتاني استفاده مي شود. به هر حال لازم است اين لامپ ها يا بخاري در فاصله مناسبي نصب گردد تا ضمن توزيع گرما در سطح بتن و قالب، از خشك شدگي و ترك خوردگي موضعي جلوگيري شود. توصيه مي گردد اين وسائل در قسمت خارجي پاگرد تحتاني نصب شود. گاه در هواي سرد يا هنگامي كه باد گرم و خشك مي وزد، ممكن است از يك گوني يا برزنت آويزان از زير پاگرد تحتاني استفاده گردد و حتي طول اين پوشش و محافظ ممكن است به چندين متر برسد تا در طي 2 تا 3 روز پس از خروج بتن،  عمل آوري و حفاظت انجام شود.

– نصب جعبه ( قالب) بازشو ها

اجراي بازشو ها معمولاً مشكل است. براي ايجاد بازشو (در و پنجره و غيره) معمولاً صندوقه (جعبه) چوبي و گاه فولادي در بين بدنه قالب هاي لغزنده كار مي گذارند. به منظور پرهيز از ايجاد درگيري بتن قالب لغزنده و صندوقه (جعبه) معمولاً عرض (پهنا) صندوقه را در حدود 10 تا 15 ميلي متر كمتر از ضخامت بتن جداره در نظر    مي گيرند. پس از بالا رفتن قالب لغزنده، صندوقه (قالب) چوبي يا فلزي روغن زده را از محل خارج مي كنند. در مواردي كه ميل جك در بين قالب (جعبه) قرار مي گيرد بايد سعي نمود ميل جك از داخل صندوقه عبور نمايد وگرنه ميل جك بايد روي صندوقه واقع شود كه بار زيادي را وارد مي كند. اگر بازشو ها در يك تراز قرار گيرند اجراي آن ها ساده تر خواهد بود. مشكل بزرگ گير كردن صندوقه به قالب و بالا رفتن آن مي باشد كه همواره جدي مي باشد. لذا تدابيري را اتخاذ مي كنند تا اين حركت ناخواسته قالب (جعبه) بازشو صورت نگيرد. بستن جعبه بازشو به ميلگردها با سيم يا خال­جوش از اين­جمله است. گاه با يك زنجير يا سيم قلاب­دار آن را به ميلگرد هاي افقي زيرين اتصال مي­دهند. تعيين موقعيت بازشوها به­ويژه تراز تحتاني بايد با دقت و با توجه به ارتفاع­موجود قالب تعيين شود.

– ميلگردگذاري

ميلگردگذاري در حين حركت قائم انجام مي شود. نصب ميلگردهاي قائم ساده است و به صورت           هم پوشاني انجام مي شود. اما مشكل بزرگ نصب ميلگردهاي افقي و بستن آن ها به ميلگردهاي قائم است. اين كار در فاصله بالاي قالب تا زير تير افقي يوك مي تواند انجام شود. توصيه مي گردد در طراحي قطعه، ميلگردهاي افقي در قسمت خارجي قرار گيرد تا بستن آن ساده تر باشد در غير اين صورت ميلگردگذاري به كندي و سختي انجام   مي شود و ممكن است باعث كند شدن سرعت حركت قالب گردد.

– چسبيدن يا گير كردن قالب  (توقف ناخواسته)

گاه به دليل اصطكاك و چسبندگي زياد قالب به بتن و عدم توانايي جك ها براي بالا بردن قالب، توقف ناخواسته اي پيدا مي شود كه به مرور زمان با گرفتن و سخت شدن بتن حركت مجدد مشكل تر مي شود. وقتي بتن خيلي سفت و چسبناك باشد يا دچار گيرش هاي سريع (به دليل گرمي هوا) شود و يا قالب زياد پر شده باشد و يا به دلايلي سرعت حركت قالب كم باشد و يا بين دو حركت فاصله زماني زياد به وجود آيد، احتمال وقوع چنين مشكلي وجود دارد. كمك دادن جك ها در اسرع وقت مي تواند مشكل را حل كند وگرنه لازم است قالب را بريده و آزاد نماييم تا امكان حركت به وجود آيد. به هرحال اگر توقف در بتن رساني زياد شود لازم است عمليات آماده سازي درز ناخواسته اجرايي انجام شود.

– توقف عمومي حركت قالب

به دليل مشكلاتي در امر تداركات مصالح يا مشكلات نيروي انساني يا قالب يا شرايط آب و هوايي (محيطي) ناجور و پيش بيني نشده و يا عدم پيش بيني كار در اين شرايط، لازم است توقف در حركت قالب را داشته باشيم. مناسب نبودن توليد بتن يا غلط بودن عمليات اجرايي ممكن است باعث شود دستور توقف صادر گردد. گاه براي بالا كشيدن ميل جك و كارگذاري آن ها در رقوم بالاتر ممكن است توقف پيش بيني شده داشته باشيم.          به هرحال درز اجرايي در اين محل خواهيم داشت و لازم است اقدامات مورد نياز در درزهاي اجرايي افقي انجام شود.

– قالب برداري نهايي و پايين آوردن قالب و متعلقات

وقتي به رقوم مورد نظر نهايي رسيديم و كار بتن ريزي و تراكم تمام شد، حركت قالب را بدون بتن ريزي با سرعت مناسب ادامه مي دهيم تا تراز تحتاني قالب از سطح بتن بالاتر رود. پس از تميز كردن سطوح بتن و تراشيدن بتن اضافي بايد مطمئن شويم بتن براي تحمل تنش پايه ها و بالشتك ها و زير سري چوبي يا فلزي به قدر كافي كسب مقاومت نموده است. سپس اين پايه ها يا بالشتك ها و زير سري ها را بين قالب و سطح افقي بتن قرار مي دهيم. سپس جك ها را آزاد كرده و آن ها را در مي آوريم و پس از آن با ميل جك كش، ميل جك ها را خارج مي كنيم. در مرحله بعد به تدريج با جرثقيل يا وسائل ديگر قطعات قالب را پياده كرده و آن ها را تميز و تعمير نموده و براي كار بعدي آماده مي كنيم.

Facebook
Twitter
Telegram
WhatsApp

ثبت نام / ورود